دیوید اویستراخ – قسمت دوم

هر چند امروز نام اویستراخ یادآور یک ویولنیست بزرگ است، اما نباید ازتوانایی او در رهبری ارکستر غافل بود. او که ابتدا در ارکستر کنسرواتوار به موقعیت رهبری دست یافت، در موقعیت یک رهبر ارکستر، توانست جایگاه شایسته ای را کسب نماید و بسیاری از قطعات معروف آهنگسازان را رهبری نمود.

رهبری سمفونی های شماره یک و دو برامس، هرولد در ایتالیا برلیوز، سمفونی شماره دو شوبرت، سمفونی های شماره پنج و شش چایکوفسکی، سمفونی چهارم بتهوون، سمفونی های شماره هفت و نه شوستاکویچ، سمفونی چهارم مالر و بسیاری از دیگر آثار بزرگ ارکستری آهنگسازان، نمونه هایی از رهبری او هستند.

در سال ۱۹۴۵ زمانی که یهودی منوهین به مسکو سفر کرده بود با اویستراخ ملاقات کرد. این سفر باعث بوجود آمدن دوستی بسیار عمیقی بین منوهین و اویستراخ گردید، چنانکه منوهین تا آخر عمر از آن به نیکی یاد می کرد.

این دو، دوبل ویولن کنسرتوی باخ را چند بار با یکدیگر اجرا کردند. در سال ۱۹۶۴منوهین رهبری ارکستری را برعهده داشت که دیوید و ایگور اویستراخ در آن نوازندگان سولیست سینفونیا کنسرتانته زهی موزار بودند. در این اجرا ایگور تکنواز ویولن و پدرش تکنواز ویولن آلتو بود.

اویستراخ علاقه خاصی به اجرای آثار موزار داشت؛ جدای از آنکه در طی سالیان عمر خود، با رهبران مختلف بعضی از کنسرتو ویولن های او را اجرا کرده بود، پنج کنسرتو ویولن او را بطور کامل در سالهای۷۰ و ۱۹۷۱ با ارکستر فیلارمونیک برلین اجرا نمود.

شیوه نواختن و همینطور رهبری آثار موزار توسط او به گونه ایست که مسائل مربوط به موزیکالیته و نوانس ها و بطور کلی سبک نواختن موسیقی موزار به بهترین وجه در این اجراها رخ می نماید. چه آنگاه که اویستراخ در یک سونات ویولن و پیانوی موزار ویولن می نوازد و چه آنگاه که کنسرتو پیانویی از موزار را رهبری می کند.

این مسئله که اویستراخ بخوبی از پس اجرای سبک های مختلف موسیقایی و رعایت نکات مختلف موزیکالیته و اجرایی آنها، از موزار گرفته تا شوستاکوویچ بر می آید، بدین امر باز می گردد که او دارای شعور بالای موسیقایی و قدرت درک و فهم بسیار تکامل یافته در موسیقی است.

دیوید اویستراخ یک ویولنیست با رپرتوار کاری” بسیار گسترده” است، بطوریکه او آثار گوناگون هفتاد و پنج آهنگساز دوران های مختلف را که دارای سبک های متفاوتی هستند، در طول زندگی خود اجرا و ضبط نموده است.

او نابغه ای بسیار کوشا و پرکار بود. مجموع آثارمختلف آهنگسازان که او دراجرای آنها شرکت داشته- و در آن آثار، جایگاهای متفاوتی نظیر تکنوازی یا همنوازی در قطعات دو نوازی، سه نوازی و… و یا رهبری ارکستر را برعهده داشته است- به بیش از سیصد و ده اثر مختلف می رسد که این اجراها بصورت ضبط شده از او موجود می باشند.

جالب این که وی بسیاری از این آثار را در خلال سالهای مختلف” چندین بار” با هنرمندان مختلف اجرا کرده است. برای مثال، او دوازده بار با ارکسترهای مختلف در مقام سولیست کنسرتو ویولن چایکوفسکی را اجرا نمود و دو دفعه هم این قطعه را رهبری کرده است.

فستیوال بهاره پراگ، از اویستراخ برای رهبری “سمفونی نهم” بتهوون در سال۱۹۷۵ دعوت بعمل آورد، دعوتی که بی نتیجه ماند و متاسفانه هیچگاه عملی نشد، زیرا در سال ۱۹۷۴ او به علت بروز حمله قلبی در جریان سفر به آمستردام، درگذشت.

هر چند سالهاست که طنین نافذ ساز و شکوه نواختن این هنرمند مردمی تبدیل به یادگاری بی مانند گشته که دیگر تکرار نخواهد شد، اما او و میراث زیبای بجای مانده از او، همواره با ستایش دوستدارانش همراه و جاودانه است.

یادش گرامی باد.
این مطلب نخستین بار در مجلۀ موسیقی گفتگوی هارمونیک منتشر گردیده است